لاهوتی و منطقیان بازیچه دست تمامیت خواهان و افکاری که ضدیتشان با مبانی اصلاحات بر همه عیان است/لزوم برچیده شدن بساط افتراق و سفره منفعت طلبان
لاهوتی و منطقیان بازیچه دست تمامیت خواهان و افکاری که ضدیتشان با مبانی اصلاحات بر همه عیان است/لزوم برچیده شدن بساط افتراق و سفره منفعت طلبان
این روزها که فضای داغ رسانه ای به دو چهره شناخته شده جریان اصلاحات مشغول شده و کسانی به نام جریان اصلاح طلبی میدان را برای اصولگرایان هموار میکنند تا شاید از این حیث، چیزی عاید خود کنند

آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان ندای اُمّت است و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند، شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.

ندای اُمّت/به نام آنکه اندیشه و تعقل را به عنوان وجه تمییز،در کالبد انسان بنیان نهاد تا از این گذر شاهد اعتلای انسانیت باشیم/لاهوتی و منطقیان بازیچه دست تمامیت خواهان و افکاری که ضدیتشان با مبانی اصلاحات بر همه عیان است.

این روزها که فضای داغ رسانه ای به دو چهره شناخته شده جریان اصلاحات مشغول شده و کسانی به نام جریان اصلاح طلبی میدان را برای اصولگرایان هموار میکنند تا شاید از این حیث، چیزی عاید خود کنند .

اما مهمتر از این،
موضوعیست که خاطربرخی از دوستداران جریان اصلاح طلبی را مکدرنموده است ، دوستداران واقعی مشی اصلاح طلبی خواهان اتحاد راستین وبرچیده شدن بساط افتراق و سفره منفعت طلبان بوده وهستند و از طرف دیگر تمامیت خواهان رخنه کرده در این جریان،تشدید کننده مرزبندی های به وجود آورده اند و تمایل ندارند هیچ زمان این دو گروه به اجماع برسند، که مسلما تحقق این مهم ،میتواند منافع همیشگی آنها را به مخاطره بیفکند.

در میان حجم انبوه اختلافات به بار نشسته، جوانانی که میتوانند با مدد از شایستگی های فردی و چتر حمایتی جریان متبوع خود، آینده درخشانی را به خود ،جریان وتمام جامعه ارزانی دهند، به شدت از این موضوع نگرانند و اذعان میدارند که آینده مایوس کننده ای در انتظار تفکر سیاسی آنها می باشد و تمام آرمان های فکری خودرا به محاق رفته میبینند و عده ای نیز در این بین با حمایتهای همه جانبه از جریان جایگاههایی که لایقشان بوده در ضدیتها از دست داده یا به آن نرسیده و برایشان مثال آش نخورده و دهان سوخته شده است .

تمایل برخی دیگر از جوانان و همراهان شب رو به رویه ی کنونی و پیش رو زیاد است و برای پیشبرد امیال خاص خود از هیچ تخریبی علیه همفکرشان کوتاهی ندارند تا جایی که در رسانه ها علیه بزرگان جریان قلم هایشان عرض اندام میکند و تعدادی نیز این رویه را قبول نداشته و انشقاق در جریان و مرزبندی در آن را نوعی خودخواهی می دانند و تاثیر پذیری بزرگان اصلاح طلبی از نظریه های نزدیکان به خود را ضربه ای به کالبد این اندیشه میدانند و این موضوع فقط برای کسانی خوب رقم میخورد که هرطیفی از اصلاحات زمامدارباشد، علامت های همان طیف را در خود بروز میدهند،و پیاده نظام سرکردگان همان طیف میشوند.

دکتر سید قادر لاهوتی و استاد محمود منطقیان هر دو از یک جریان سیاسی که حتی رفت و آمد هایشان زیر ذره بین است ، اگر سکوت کنند می گویند چرا سکوت کرده و یا اگر انتقاد و حرفی بزنند می گویند چرا حرف زده است، وحتی بایک نشست و برخاست مبتنی بر زیست اجتماعی واداب جان گرفته ازآن، از دیدگاه عده ای ، اصلاح طلب بودنشان زیر سئوال میرود و بدون در نظر گرفتن اینکه در زمانی که اوج تشنج بین اصولگرایان و اصلاح طلبان بوده ، این دوفعال سیاسی توانسته اند نقش خود را به تناسب شرایط،آنگونه ایفا کنند که به دو چهره شاخص در این جریان سیاسی مبدل شوند و هردو نیز از اوایل شکل گیری جریان اصلاح طلبی مقتدر خود را نشان داده و تا حالا به جز ضرر چیزی نصیبشان نشده است و زیبنده نیست اینگونه مورد آماج حملات قلمها قرار گیرند .

اما با نگاهی اجمالی به این موضوع که چرا هنوز این بزرگان که داعیه دار اصلاح طلبی در کهگیلویه بزرگ میباشند نتوانسته اند مشکلات درون جریانی خود را حل و اصلاح کنند چگونه میتوانند اهداف اصلاحات واقعی را به پیش ببرند و کسانی که معرفی کردند و دست نشانده هایشان برای انتخابات پیش رو نیز شکافی مابین اصلاح طلبان را به دنبال دارد و تمام دوستداران این فکر را نگران کرده و میطلبد چنانچه این موضوع اختلاف به پایان نرسد با پایه گذاری و بنایی نو و احترام به آن دوبزرگوار جوانان خود به فکر انسجام باشند تا شاید درد های دیده و زخم های خورده که از لجبازییها در این مسیر دیده اند با اصلاح از طرف قشر بیطرف و جوانان روشنفکر مرهم گذاشته شود و برای اصلاحات در کهگیلویه بزرگ باید اصلاح درون جریانی صورت گیرد تا به نتیجه مطلوب دست پیدا شود.