موحد و عقب ماندگی کهگیلویه بزرگ/ به پایان طراح قومیت گرایی و دو قطبی کردن کهگیلویه نزدیک هستیم
موحد و عقب ماندگی کهگیلویه بزرگ/ به پایان طراح قومیت گرایی و دو قطبی کردن کهگیلویه نزدیک هستیم
کهگیلویه بزرگ در طی ۲۰ سال نمایندگی یک فرد که هنوز طمع قدرت برای چهارسال دیگر دارد، در هیچ کدام از حوزه های مهم و زیربنایی و زیرساختی، پیشرفتی نداشته است

ندای امت/ یادداشت ارسالی/ موحد و عقب ماندگی کهگیلویه بزرگ

معمولا مردم انتظار دارند با حضور نماینده در مجلس تمام کارهای زیربنایی، زیر ساختی، حوزه اشتغال، اقتصاد، بهداشت و به طور کلی تمام کارهای مرتبط با زندگی و معاش انها را به نحوی رتق و فتق نماید که آثار آن بر همه شئونات زندگی آنها مترتب و مشهود باشد.

می توان گفت در اکثر استان ها و کلان شهرهایی که نمایندگان لایق و اهل پیگیری دارند این مهم صورت پذیرفته است.

هدف از این مقدمه مقایسه عملکرد سید محمد موحد بعد از ۲۰ سال وکالت مردم مظلوم کهگیلویه بزرگ و بررسی عملکرد وی می باشد.

هر انسان با انصاف و فهیمی با یک سفر کوتاه و نگاه گذرا به حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ ، متوجه فقر و فلاکت از مرزهای دیشموک ، تشان و لیکک تا مرز زنگوایی، پادوک، مرز باشت و چرام،  سادات مرکزی و زیلایی تا الی آخر خواهد شد.

این موضوع در حالی است که کلی از کارهای ابتدایی در این حوزه ها تحت طرح هادی به فرمان رهبری و کارهای اجرایی روتین دولت ها انجام پذیرفته است.

شاید در اینجا یک سوال به ذهن مخاطب خطور کند که این مسائل چه ربطی به موحد و یا هر نماینده دیگری دارد. آری حوزه فعالیت نماینده انجام کارهای اجرایی نیست، اما تلاش برای تعریف طرح های عمرانی، زیرساختی و توسعه ای ، اختصاص ردیف بودجه و تخصیص به موقع و پیگیری میزان پیشرفت در حوزه فعالیت نماینده می باشد.

با نگاهی کوچک به پیشرفت های اساسی در کلان شهرها و حتی شهرهای کوچک اطراف می توان به این مسئله پی برد، نمونه بارز این ادعا شهر گچساران و میزان پیشرفت آن در طی نمایندگی غلام رضا تاجگردون است .

کهگیلویه بزرگ در طی ۲۰ سال نمایندگی یک فرد که هنوز طمع قدرت برای چهارسال دیگر دارد، در هیچ کدام از حوزه های مهم و زیربنایی و زیرساختی، پیشرفتی نداشته است.

هیچ راه بین استانی استانداری ایجاد نشده ، و هیچ کارخانه ای در این حوزه احداث نشده است ، نه تنها دامداری صنعتی و بزرگی ایجاد نشده، بلکه با بی توجهی به اکثر روستاها و خالی شدن این مناطق از سکنه، دامداری های کوچک در روستاها از بین رفته است، مجتمع کشاورزی در این حوزه ایجاد نشده بلکه تمام زمینها لم یزرع شده و مردم به شهرهای دیگر مهاجرت کرده اند و زنان و مردان ما در کمال تاسف و ناباوری، برای کمک به گذران زندگی خانواده، مشغول گوجه چینی و‌ اشتغال اجباری در عسلویه ، یزد و.. هستند.

با سیاسی کردن حوزه بهداشت و درمان در کهگیلویه بزرگ سلامت ما اوضاع بغض رنجی داشته و تمام فارغ التحصیلان حوزه پزشکی باید در استان های دیگر مشغول کار شوند و مردم برای کارهای درمانی، بدنبال متخصص، در استان های هم جوار و دیگر حوزه های استان هستند.

با شرایطی که در رسانه ها نیز به آن پرداخته شد معامله هایی در زمینه ی سدها توسط نماینده فعلی صورت گرفت و
منابع آبی ما به تاراج رفت و اکنون گاومیش های استان هم جوار، محق تر از مردم استان
کهگیلویه و بویراحمد شده اند.

سدهای این استان عروس خوزستان بوده و به جز هوای شرجی و تغییر آب و هوا و گرمتر شدن منطقه، فایده ای برای این دیار نداشته اند.

کمربندی دهدشت که روزی فریاد جناب در پشت تریبون ها بود پیاده نشد و تکلیف زمین های فروخته شده به مردم بعد از ۲۰ سال مشخص نیست و مردم اجازه ساخت و ساز ندارند.

جدول های شهر و فاضلاب شهر همانند ۳۰ سال پیش، باعث انزجار مردم شده و بوی نامطبوع مشهور آن ،هنوز مردم را اذیت می کنند و این از دخالت مستقیم نماینده در انتصاب شهردار غیر متخصص است.

هیچ کدام از شهرهای کهگیلویه بزرگ طرح جامع شهری نداشته و دعوا بر سر تعیین شهردار مهم تر از آبادی شهر شده است.

حوزه های لیکک و بهمیی و دیشموک، برای نیازهای ابتدایی زندگی خود به بهبهان می روند و علاوه بر صرف هزینه و وقت، خطر تصادفات در جاده های نا امن بین شهری را به جان میخرند.

چرام نیگن سرسبز استانمان، با آن همه جاذبه گردشگری، از یاد و خاطره ها رفته و به جز نامی در یادها، چیزی از آن شوکت و جلال نمانده است.

تاجگردون در طی دوران کوتاه نمایندگی خود( نسبت به موحد) درصد آلایندگی و حق مردم شهرش را از بودجه گرفته و علاوه بر آن اکثر جوانان تحصیل کرده گچساران، در حوزه نفت و گاز بکارگیری شده اند.

گچساران که روزگاری به عنوان شهر یک خیابانی و شهر آلودگی نام برده میشد، نماد توسعه و پیشرفت استان شده است.

سد چمشیر و دیگر سد های احداث شده و تمام زمین های گچساران از دیمی به آبی تبدیل شده و علاوه بر افزایش قیمت، به منبع درامد ثابت و اشتغالزایی تبدیل گشته اند.

مرکز گیاهان دارویی کشور در گچساران احداث شده است. طرح جامع شهری و زیبا سازی فضای شهری تعریف و اجرا شده و امروز در کشور زبانزد است.

جاده های بین شهری با استانداردهای نزدیک به استاندارد جهانی، گچساران و باشت را از بن بست خارج کرده و حرف اول را در حوزه جاده سازی در منطقه جنوب میزنند.

همه موارد بالا و هزاران مورد و مثال دیگر جهت ملموس بودن عملکرد ضعیف موحد به عنوان عامل اصلی عقب ماندگی کهگیلویه بزرگ می باشد.

وقتی متملقان میگویند موحد فردی لایق و قدرتمند و صاحب لابی های قدر در پایتخت می باشد و این یک واقعیت غیر قابل انکار بوده که بر همگان آشکار است به این می اندیشیم چرا چنین شخصی با این کاریزما ، در توسعه حوزه ی خود تاکنون ناموفق بوده است.

سبب شناسی دلایل عدم موفقیت موحد در توسعه شهری و در نتیجه عقب ماندگی کهگیلویه بزرگ:

وی از دور اول که در انتخابات مجلس شکست خورد، شروع به بررسی دلایل شکست خود کرد. با نگاهی انتقام جویانه و مشاوران قدرت طلب ، به این نتیجه رسید که استان ما، استان قومی و قبیله ای بوده و مانند دوران قبل از انقلاب و زمان خان و کدخدایی، کماکان بزرگان طوایف و متنفذین و افراد سرشناس، در هر موضوعی حرف اول را می زنند و رای مردم بسته به تصمیم آنهاست.

لذا ابتدا سعی کرد جایگاه خود را ارتقا داده و در دستگاه اجرایی و قضایی صاحب نفوذ گردد.
سپس به سراغ بزرگان هر طایفه و افراد سرشناس هر منطقه رفته و با انجام کارهای شخصی انها، به اصطلاح آنان را نمک گیر و مدیون خود کرده ، تا در روز انتخابات از نفوذ انان استفاده نماید.

موحد در دوره بعد ثبت نام، از یک طرف با انجام این مقدمات گفته شده، از طرف دیگر بخاطر لباس و حرمت روحانیت، از سوی دیگر بخاطر ناشناخته بودن عملکردش پیروز انتخابات شد.

در دوره های بعد بخاطر وسیع نبودن مطالبات مردم در آن دروان و انجام کارهای محرومیت زدایی و براورده شدن نیازهای ابتدایی مردم توسط عوامل اجرایی انقلاب اسلامی در کل کشور و تصاحب انها به نام خود از یک سو، و از سوی دیگر بخاطر نمک گیر کردن افراد بیشتر و همچنین بها دادن به پیمانکاران و استفاده از حربه های غیر قانونی( نمونه آن در بهبهان باعث شد اعلام پیروزی ایشان در انتخابات، تا ۶ ماه بعد از اتمام انتخابات به طول بیانجامد) مجددا پیروز انتخابات می گردید.

 موحد با زد و بند با افراد مختلف در مرکز و گرفتن امتیازهای استخدام مختلف و انجام کارهای شخصی به جای کارهای عام المنفعه، روز بروز به دایره افراد نمک گیر شده خود افزود و مطالبات عمومی را فدای کارهای شخصی برای افراد خاص کرد .

این روزها در واقع عامه مردم حتی افراد نمک گیر شده، اذعان دارند که وی باعث عقب ماندگی منطقه بوده و نه تنها عملکرد بسیار ضعیف و غیر قابل دفاعی دارد بلکه به نوعی به مردم مظلوم و محروم این حوزه ظلم کرده است.

ولی معدود افرادی بخاطر اینکه خود را مدیون موحد می دانند منافع عامه مردم را فدای منافع شخصی و خانوادگی خود کرده و از ایشان دفاع می کنند.

خوشبختانه در دوره ی دوازدهم دست لیدرها و افرادی که کار شخصی برایشان انجام داده برای مردم روشده و عقب ماندگی کهگیلویه نارضایتی عمومی را به دنبال داشته است.

و دیگر لیدر های نماینده ی فعلی جایگاه و پایگاه های خود را ازدست داده اند که بتوانند نتیجه انتخاباتی که نیاز به حداقل ۶۰ هزار رای برای پیروزی دارد را مشخص کنند، با الکترونیکی شدن رای گیری و تدابیر خاص شورای نگهبان و عوامل اجرایی انتخابات، امکان دادن رای غیر سالم تا حدود زیادی کاهش یافته و مردم هم اگاه شده و شخصیت و تفکر و آینده خود را بر روی صندوق به مبالغ ناچیز نمی فروشند و این دوره پایان ۲۰ سال ظلم، خفقان، نالایقی و پایان دو دسته کردن مردم در کهگیلویه بزرگ است .

مردم فهیم کهگیلویه بزرگ به موحد نه تاریخی میگویند و دوره ی دوازدهم دوره ی پایان موحدیسم است.